مجمـوعه ی پنج رمان بسیار جذاب
که با ارزانترین قیمت ممکن به شما ارائه میشود.
«عناوین رمان ها»
1)کتاب رمان سایکی:
در کتاب ” سایکی ” به شیوه تمثیلی به شخصیت های نمادین ترس ، یأس ، کابوس ، آینده ، بی اعتمادی ، امید و آرزو پرداخته ام . این که چگونه این نیروها با هم تلاقی پیدا می کنند چگونه با هم متحد می شوند یا گاهی مستقل عمل می کنند ، داستان هم راستایی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است . بنابراین تلاش اولیه در نگارش این کتاب ، شخصیت پردازی انتزاعی در قالب جان بخشی به این نیروها بوده است : ترس آدمی را از دستیابی به آمال و آرزوها باز می دارد و یأس ، می تواند امیدی را که سال ها در دل پرورانده شده است از بیخ و بن از جای برکند .کابوس ، با ماهیت گنگ ، نامفهوم ، فانتزی ، رمزآلود اما ترسناک خود ، روان آدمی را مسموم می کند و عدم اعتماد به نفس یا بی اعتمادی به سایرین نیش زهرآگین خود را تا اعماق روح انسان فرو می برد .در نهایت آینده ای نامعلوم ، می تواند فرد را گم گشته سازد . با این حال امید و آرزو ، سربازان نیروی زندگی بخش سایکی ، با لشکر ترس ، یأس ، کابوس ، آینده نامعلوم و بی اعتمادی مقابله می کنند .در این کتاب می خوانیم پیروزی نهایی سایکی فرد مورد بحث از آنِ کدام قدرت است : زندگی یا مرگ ؟
سرفصل های این کتاب به قرار زیر است :
دیباچه
فصل اول : ترس،،، فصل دوم : یآس،،، فصل سوم : ترس،،، فصل چهارم : کابوس،،، فصل پنجم : آینده،،، فصل ششم : آرزو،،، فصل هفتم : امید،،، فصل هشتم : آرزو،،، فصل نهم : بی اعتمادی،،، فصل دهم : کابوس،،، فصل یازدهم : آرزو،، فصل دوازدهم : ترس،،، فصل سیزدهم : امید
نويسنده / مترجم : نگار سروری ستوده
زبان کتاب : فارسی
حجم کتاب : 830 کیلوبایت
نوع فايل : PDF
تعداد صفحه : 62
منبع : www.takbook.com
2)کتاب رمان سیگارهای خون الود:
عناوین فصل های کتاب « داستان سیگارهای خون آلود » به قرار زیر است :
فصل اول : تاریکی
فصل دوم : فرار
فصل سوم : حماقت
فصل چهارم : اعتراف
فصل پنجم : بی انتها
فصل ششم : صحنه جرم
فصل هفتم : میان مه
فصل هشتم : سیگار
فصل نهم : پایان بازی
در گزیده ای از داستان « اعتراف » می خوانیم :
رضا که به شدت گریه می کرد ملتمسانه گفت : نه من نمی خوام بمیرم .
– نگران نباش پسر . من می برمت به اولین پاسگاه پلیس که برسیم همه چی رو تعریف می کنیم . من بهشون میگم که تو ترسیده بودی و از روی وحشت و ناگزیری فرار کردی .من بهشون میگم . ولی نباید مخفی بشی . هر انسانی بابت جرمی که مرتکب میشه باید مجازات بشه . تو نمی تونی بی تفاوت یه آدمو بکشی و فرار کنی
. پس انسانیتت کجا رفته پسر ؟ با من بیا و خودتو معرفی کن . نترس . شجاع باش !اما رضا که از حرف های آقا یدالله سردرگم تر از قبل شده بود بی قرار از جایش برخاست و شروع به قدم زدن اطراف او کرد . پیرمرد حرف میزد و سعی داشت آرامش کند . اما پسر جوان مستأصل و درهم ریخته تنها به یک چیز می اندیشید ، فرار !آقا یدالله همچنان در حال حرف زدن بود که ناگاه گلدان بزرگی کنار میز پهلوی او نظر رضا را جلب کرد . پیرمرد باید می مُرد و این گلدان بی دردسر و راحت او را برای همیشه ساکت می کرد .پس آرام به سوی گلدان رفت ، سنگین بود . آنرا برداشت و بی درنگ و بدون آن که بداند چه می کند آنرا محکم بر سر پیرمرد بیچاره خُرد کرد . ضربه کاری بود و و پیرمرد در حالیکه ناله بلندی می کرد غرق در خون بر کف زمین افتاد..
نويسنده / مترجم : محمدعلی قجه
زبان کتاب : فارسی
حجم کتاب : 275 کیلوبایت
نوع فايل : PDF
تعداد صفحه : 21
منبع : www.takbook.com
3)کتاب رمان در اغوش عشق:
داستان در آغوش عشق اثر محمد علی قجه در ۵ بخش تنظیم شده که آنرا تقدیم علاقمندان می کنیم .در بخشی از این کتاب داستان آمده :توی فرم همه شرکت ها یه گزینه تلخ بود که هیچ وقت نتونستم درست پرش کنم ، مجرد یا متأهل ؟راستی من جزء کدوم دسته بودم ؟ یه زن مجرد با یه بچه ؟ یا یه زن متأهل ؟ یه مطلقه یا …بعضی هام طوری بهم نگاه می کردن که دلم می خواست بزنم توی گوششون . آره ، یه زن تنها با هزار تا حرف ناحق !اما من پاک بودم و این نگاه ها و حرف ها بهم نمی چسبید . من یه کار سالم می خواستم ، فقط یه جایی که احساس امنیت کنم و بتونم بچه رو کنار خودم داشته باشم .توی یه محیط آروم و مهربون ، حتی یه مهد کودک یا موسسه پرستاری . ولی حتی از اون جا هم تا حالا باهام تماس نگرفته بودن ، حتی یه زنگ . نیم ساعت بعد اتوبوس به آخر خط رسید و من با دلخوری پیاده شدم .آخه دوست داشتم ساعت ها توی اون اتوبوس آروم برای خودم می نشستم و توی دریای خیالاتم غوطه می خوردم . خیالاتی که هیچ وقت تمومی نداشت . آدرس ها رو توی گوشیم وارد کرده بودم ، میدون هفت تیر… ساختمون شماره …
بعدش از خیابونهای شلوغ رد شدم . از وسط ماشین ها . از بین جکعیتی که توی هم می لولیدن . بعد از پرس و جو از چند مغازه بالاخره پلاک رو پیدا کردم . در حالی که بچه طفلی از گرما خیس عرق شده بود و خودم از سنگینی وزنش دستم داشت بی حس می شد .بسم اللهی گفتم و طبقه و واحد رو از آدرس دنبال کردم …
نويسنده / مترجم : محمد علی قجه
زبان کتاب : فارسی
حجم کتاب : 726 کیلوبایت
نوع فايل : PDF
تعداد صفحه : 51
منبع : www.takbook.com
4)کتاب رمان سرزمین جذامیها:
سرزمین جذامیها، مجموعهای از بیست داستان کوتاه و بیست قطعه ادبی میباشد. داستانهای کوتاه این مجموعه از دو بخش «داستانهای کلاسیک» و «داستانهای پستمدرن» تشکیل شدهاند و همچنین قطعات ادبی نیز تلفیقی از دو سبک کلاسیک و پستمدرن میباشند.محوریت اصلی موضوعات داستانهای این کتاب «زندگی کارگران»، «مشکلات کودکان کار»، «معضلات زندگی زنان»، «روشنفکران سرخورده»، «هنرمندان متعهد» و… میباشد .
بنابراین شاید بسیاری از مطالب کتاب به مذاق قشر مرفه جامعه ، خوش نیاید . با توجه به دغدغه ی سال های اخیر دل سوزان و روشنفکران مملکت نسبت به انحطاط فرهنگی نسل جدید ، عمده ی داستان ها و مطالب این مجموعه دارای زمینه اجتماعی بوده و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ، به معضلات جامعه ایرانی در عصر جدید ، پرداخته شده است .از سوی دیگر ، « سرزمین جذامی ها » از لحاظ ادبی بسیار پرمحتواست . بر روی تک به تک واژه ها ، عبارات و مثل هایی که عناصر تشکیل دهنده این داستان ها هستند – به دلیل همان وسواس ادبی نگارنده – روزها و بعضا هفته ها کار شده است .از همین روی ، این داستان ها – به ویژه داستان های کلاسیک مجموعه – گنجینه ای از مثل ها و حکمت های رو به فراموشی ادبیات ایرانی است که در میان تق و تق نا به هنجارها دنیای تکنولوژی ، همچون شبحی از گذشته دل انگیز ، به چشم می آید .صحبت از چند و چون زوایای پنهان و آشکار این مجموعه ، پایانی نخواهد داشت . پس همین جا گفتار را متوقف کرده و مخاطب را برای آگاهی از باقی مسائل ، به متن داستان ها ارجاع می دهم .
نويسنده / مترجم : بهمن انصاری
زبان کتاب : فارسی
حجم کتاب : 5.5 مگابایت
نوع فايل : PDF
تعداد صفحه : 108
منبع : www.takbook.com
5)کتابرمان زندگی های کالبدی من:
چکیده : کتاب ” زندگی های کالبدی من ” یک رمان خاص است . شبیه به هیچ داستانی نیست . برگرفته از هیچ کتابی نیست . یک ماجرای شگفت انگیز است .ماجرا از زبان یک روح بیان می شود و در عالم ماورای ماده شکل می گیرد و سپس به عالم ماده پیوند می خورد . بسیاری از پرسش های بشریت در این کتاب پاسخ داده شد .
این کتاب ؛ تفکرات و اعتقادات شما را به چالش می کشد و حقایق بسیاری را برای شما آشکار می کند . این کتاب را باید با آرامش خواند و در ارتباط با ماجراهای آن تعمق نمود .
در جایی از این رمان می خوانیم :
من یک بار در مرو عاشق دختر یکی از همسایه ها شدم . ماجرا به این شکل رقم خورد که مرد لحاف دوزی که همسایه ما بود به من مراجعه کرد و گفت که ” فرزندش ۲ روز است که دارای تب شدید است و بیماریش ما را نگران کرده است .من به منزل لحاف دوز مراجعه کردم . محل زندگی او یک خانه ی قدیمی در کوچه ما بود . او دارای ۸ فرزند بود که ۷ بچه او دختر بودند و فرزند آخرش تنها پسر او بود . نام پسرش ” اهورا ” بود .من بالینش رفتم و او را معاینه کردم و متوجه شدم که بدنش به علت مشکلات گوارشی عفونت کرده است . برای او جوشانده تجویز کردم و با مادر خانواده که ” آبا ” نام داشت ؛ صحبت کردم و غذاهایی که مناسب بیمار بود برایش توضیح دادم که به اهورا بدهد .سپس گفتم که رختخواب او و سایر افراد خانواده را در آفتاب قرار دهید تا آفتاب بخورد . آن روز من متوجه رفت و آمدهای ؛ دختر بزرگ لحاف دوز در منزل شده بودم ولی خیلی دقت نکرده بودم ..
نويسنده / مترجم : طهمورث کارگر
زبان کتاب : فارسی
حجم کتاب : 3.7 مگابایت
نوع فايل : PDF
تعداد صفحه : 340
منبع : www.takbook.com
مبلغ قابل پرداخت 3,700 تومان