فرمت مقالهWORD
تعداد صفحه:58
بخش هایی از مقاله:
1. علل بي سهم ماندن فرهنگ در امنيت ملي
به نظر مي رسد ، در كشور ما تاكنون مفهوم امنيت ملي با تحولات جهاني رشد نيافته و همچنان درقالب رويكردهاي سنتي مطرح مي شود . وقتي سخن از دانش امنيت ملي به ميان مي آيد ، تصور بر اين است كه بايد آن را صرفاً در مراكز و دانشكده هاي نظامي و امنيتي جستجو كرد . متأسفانه در مراكز تصميم گيري فرهنگي و حتي مجامع عالي امنيتي ، نگاه فرهنگي به امنيت از جايگاهي شايسته اي در ساختار نظام امنيت ملي كشور برخوردار نيست . صرف نظر از اين واقعيت تماس و برخورد غيرفرهنگي با مقوله هاي فرهنگي ، موضوعي است كه همواره كشور ما را در برابر تهديداتي از اين نوع آسيب پذير ساخته است . اين معضل علاوه بر فقدان اعتقاد به وجود تهديد جدي فرهنگي ، در فرضي خوش بينانه ، به خلاء برآورد ملي از تهديدات و خطرات فرهنگي باز مي گردد . بنابراين ، بايد پذيرفت كه فرايند تصميم گيري و تصميم سازي در اين زاويه ، مي بايست با نگاهي كاملاً تخصصي توأم باشد و قطعاً نمي توان با فرمول ها يا نسخه هاي نظامي و امنيتي ( به معناي متعارف در ايران ) با تهديدات فرهنگي مقابله اي مؤثر كرد براين اساس ، ضعف هاي اساسي ذيل در حوزه امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران ، قابل توجه مي باشد :
1) گامهاي نخست در تدوين برنامه استراتژيك
علاوه بر تلاش هاي گسترده و مهمي كه بايد به منظور رفع نقايص و كاستي هاي موجود و جهت مقابله با تهديدات كنوني يا در حال ظهور عليه كشور در حوزه فرهنگ انجام شود ، مي بايست چهار اقدام مقدماتي ، به مثابه گام هاي نخست براي تهيه براي برنامه استراتژيك در حوزه فرهنگ پيش بيني شود . نبايد فراموش كنيم كه متأسفانه هنوز استراتژي هاي قابل قبولي براي مواجهه صحيح و به موقع با چالش هاي فرهنگي در كشور وجود ندارد و طرح ها و برنامه هاي فرهنگي دستگاههاي مختلف كشور ، اغلب غيرمنسجم ، ناهماهنگ و حتي بعضاً متناقض و ضد امنيت ملي مي نمايد . درهر حال ، اين چهار اقدام اصلي عبارتند از : ارزيابي امكانات و قابليت هاي فكري ، فرهنگي بالفعل و بالقوه ، شناسايي منابع و شناخت روش ها و انتخاب ابزارها .
در طي اين مطالعه اولاً : نقاط ضعف و قوت به ويژه در بخش آشكار خواهد شد . ثانياً : كارايي و كارآمدي روش ها و ابزارها نيز مشخص شده و ما را به سوي تهيه طرحي جهت ايجاد قابليت هاي متناسب با سطوح تهديد و اقدام رهنمون خواهد ساخت . بايد توجه داشت كه پيش از قابليت افزايي و به عبارتي تقويت پي ساختها ، تأثيرات مقطعي و در نگاهي واقعيت انگارانه ، پيامدهايي مخربي در پي خواهد داشت .
2) سهم بودجه امنيتي ملي در حوزه فرهنگ
علاوه بر ضرورت سازماندهي و اولويت بندي بودجه فرهنگي كشور درطرح جامع امنيت ملي ، مي بايست دو نگرش سنتي موجود در بودجه نيز مورد بازخواني قرار گيرند . يك : آيا بودجه فرهنگي در حوزه دفاع ملي ، مي بايست لزوماً در فضاي نظامي و امنيتي ( به معناي متعارف در ايران ) تعريف و مصرف گردد ؟ براي روشن تر دو نگرش فوق ، لازم است توضيح مختصري ارائه شود . فرض كنيد تمام فعاليت هاي نظامي و انتظامي كشور در مسير برقراري ثبات ، امنيت و اقتدار ملي است . حال اگر معتقد باشيم كه ثبات و امنيت كشور به صورت تدريجي و پنهان از زاويه فرهنگي در معرض تهديد جدي است ، آيا حاضريم ده درصد از بودجه دفاعي كشوررا صرف امور دفاعي يا بازدارنده در عرصه فرهنگي كنيم ؟ حال اگر قرار شد ، اين بودجه به اين امر اختصاص يابد ، كجا ، توسط چه بخشي و چگونه بايد توزيع و مصرف گردد . براي مثال آيا بايد نيروهاي نظامي مبادرت به ايجاد بخش هاي فرهنگي كنند ؟ و يا دفاع و بازدارندگي در اين عرصه ، مي بايست در يك محيط غيرفرهنگي طراحي و اجرا شود ؟ به نظر مي رسد ، يكي از فوائد تهيه طرح جامع امنيت ملي ، مشخص شدن سهم واقعي هر بخش در اين طرح و نيز اصلاح نگرش هاي سنتي به مقوله امنيت است كه نهايتاً مي تواند ما را به يك تصميم گيري صحيح رهنون سازد .
مبلغ قابل پرداخت 2,000 تومان