فرمت:doc
تعداد صفحه:16
بخش هایی از مقاله:
اسپرين يعني كشيدگي يا پارگي ليگامنت. اين پارگي ممكن است به صورت كامل، سطحي و يا جزئي باشد. صحبت درباره پارگي كامل يا شديد ليگامنت كه بسيار جدي است و معمولاً هم نياز به عمل جراحي ميباشد از بحث ما خارج است. خوشبختانه اكثر كشيدگيهاي ورزشي ناشي از پاره شدن سطحي ليگامنت ميباشد، كه بهبودي كامل آن در طول چند هفته ميسر است. در كشيدگي جزئي فقط چند تا از رشتههاي ليگامنت پاره و يا كشيده ميشوند، بدين لحاظ صدمه و آسيبديدگي هم بسيار جزئي است.
در پارهاي مواقع يك ليگامنت از استخوان جدا شده و با خود تكه استخواني را همراه ميآورد. كه در اين حالت (كندگي استخوان يا جدا شدن رباط و يا تاندون) ناميده ميشود. (يعني پارگي قسمتي از بافت كه از نسج خود جدا شده باشد). مشكل است كه اين نوع كشيدگي يا شكستگي را بدون عكسبرداري با اشعه (X) ايكس تشخيص داد. اكثر پزشكان ورزشي براي هر نوع كشيدگي، عكسبرداري به وسيله اشعه ايكس را اصرار ميورزند. در حالي كه من استفاده از اشعه ايكس را هنگامي تجويز ميكنم كه تغيير شكل، تورم و درد شديد در محل آسيب ديده مشاهده شود. چنانچه تورم و درد در طول 24 ساعت از بين نرود، در اين صورت به عكسبرداري به وسيله اشعه ايكس نياز ميباشد.
بهتر است در مورد ليگامنتها يا رباطها بيشتر بدانيم
ليگامنتها به وسيله رگهاي خوني تغذيه ميشوند، و هر نوع پارگي ليگامنت سبب پاره شدن يكي از رگهاي موئين ميشود، و در نتيجه خونريزي داخل مفصل ايجاد ميشود. اين همان چيزي است كه تورم سريع يك مفصل آسيب ديده را موجب ميشود. ميزان و اندازه يك تورم همواره خاك از كشيدگي يا پارگي شديد نيست، بلكه اين تورم نشان دهنده آسيبي است كه به رگهاي خوني وارد شده و ليگامنتها صدمه نديدهاند. معمولاً پزشكان معالج كشيدگيها را با روش (I.C.E) انجام ميدهند. (I) مخفف يخ، (C) مخفف كمپرس با حوله تر و (E) مخفف تبخير و تصعيد به عضو آسيبديده است.
استفاده از يخ در ماساژ دادن موضع درد، كمكي به منقبض شدن رگهاي خوني داخل مفصل و كاهش خونريزي است. عمل كمپرس و تصعيد بيشتر براي نقصان خونريزي داخل مفصل صورت ميگيرد.
هنگامي كه خونريزي متوقف شدف معمولاً بعد از 48 ـ 24 ساعت به ورزشكار اجازه داده ميشود تا حركات محدودي را روي مفصل انجام دهد. در صورتي كه حركت، درد و ناراحتي مفصل را سبب شود، شخص مصدوم فقط ميتواند به فعاليتهايي مبادرت ورزد كه موجب بروز درد نشود. در اينجا درد به عنوان يك راهنما به حساب ميآيد.
به هيچ وجه براي معالجه كشيدگي از حرارت درماني استفاده نكنيد، زيرا حرارت سبب افزايش جريان خون در يك نقطه و موجب افزايش ميزان تورم ميشود. استفاده از حرارت زمان درمان را طولانيتر ميكند. بسياري از متخصصات و مربيان ورزشي استفاده از گرداب را براي معالجه و مداواي كشيدگي توصيه ميكنند. در حاليكه حرارت درماني سبب افزايش جريان خون ميشود و نبايد از اين روش به عنوان درمان استفاده كرد و گاهي اوقات، پزشكان به شخص آسيب ديده استفاده از گرداب يا حرارت را، آنهم بعد از گذشت مدت زماني حدود 72ـ 48 ساعت بعد از آسيبديدگي توصيه ميكنند. به هر حال اين نوع معالجه براي درمان آسيب هاي ورزشي متداول نيست. علت بروز اكثر كشيدگي يا پيچيدگيهاي مكرر به مفاصل بيثباتي هستند كه نياز به معالجه پيچيدهتري دارند. بهتر است درباره مفصل بيثبات بيشتر صحبت كنيم. مفصل بيثبات، مفصلي است كه نميتواند در يك جهت حركت طبيعي و معمولي داشته باشند، و يا هر جا كه لازم باشد نتوان آن را مهار نمود. مثلاً زانوئي كه به پهلو خم ميشود مفصل بيثبات است، چنانچه اين مفصل در حالت طبيعي قفل شود قادر به تحمل وزن بدن نخواهد بود. پارهاي از اين مفاصل نياز به جراحي دارند و تعدادي هم ممكن است تا زماني كه ليگامنتها التيام پيدا كنند نياز به گچ گرفتن مفصل داشته باشند. اين تصميمات ميبايست توسط پزشك متخصص اتخاذ شود.
اين نوع كشيدگي بسيار شديدتر از كشيدگي نوع اول (خفيف) است، زيرا ليگامنت پاره شده در اين نوع آسيبديدگي به اندازهاي ضعيف ميشود كه تحمل وزن بدن روي پاها توأم با درد شديد ميشود، وليكن مفصل ثابت و استوار است. علائم مشخصه آن درد و تورم در طول رشته ليگامنت است. معالجحه اين نوع كشيدگي همانند كشيدگي درجه اول (خفيف) با همان روش (I.C.E) ميباشد.
توصيه ميشود به هيچ وجه در يكي دو روز اول آسيب ديدگي وزن بدن را روي پاها قرار ندهيد. چنانچه درد و تورم بعد از 24 ساعت كاهش يافت، همانند كشيدگي نوع اول (خفيف) آن را معالجه كنيد، و در صورتي كه درد و تورم كاهش پيدا نكرد، بهتر است به اصلاح و مصلحت پزشك و با استفاده از برنامهاي مشخص و معين، مانند باندپيچي كردن، راه رفتن با چوب زيربغل به مفصل آسيبديده فرصت بهبودي بدهيد. در پارهاي مواقع ممكن است پزشك گچ گرفتن پا را تجويز كند. زيرا گچ گرفتن و باندپيچي مفصل سبب ميشود كه ليگامنتهاي آسيب ديده به سرعت التيام پيدا كنند. ورزشكاري كه دچار اين نوع كشيدگي (درجه دوم) ميشود، براي مدت دو تا چهار هفته از تمرين دور خواهد ماند.
پارگي كامل ليگامنت را اسپرين يا كشيدگي (درجه سوم) مي نامند كه در اكثر موارد ورزشكار مصدوم صداي پاره شدن يا تركيدن ليگامنت خويش را ميشنود. در اين نوع كشيدگي تحنمل وزن بدن روي پاي آسيب ديده غير ممكن است، قوزك پا در جهت مخالف تورم، ثبات و استحكام ندارد، و هنگامي كه ورزشكار مصدوم روي لبه ميز بنشيند مچ پاي آسيب ديده به جاي اينكه در موقعيت و حالت طبيعي قرار بگيرد، به طرف پهلو از ناحيه تورم كج ميشود. البته درد، تورم و حساس بودن بسيار شديد است. اين نوع اسپرين يا كشيدگي به معالجه توسط پزشك متخصص نياز دارد. بسياري از پزشكان با عمل جراحي انتهاي پارگي ليگامنت را ميدوزند، و بعضي از پزشكان هم نيز ناحيه آسيب ديده را گچ ميگيرند تا قسمت پاره شده مدت زماني حدود هشت تا دوازده هفته نياز دارد. ورزشكاراني كه دچار اسپرين هايي از نوع (درجه اول، دوم و سوم) ميشوند، به منظور آمادهسازي و جلوگيري از آسيبهاي مجدد، بايستي بعد از تخفيف درد مرحلهاي شامل تمرينات جنبشپذيري و تقويتي را پشت سر بگذرانند. اين تمرينات شامل بر:
دوران دادن يا چرخش مفصل مچ پا كه تمريني مناسب جهت آرام نگه داشتن مفصل مچ پا است. گذاشتن گچ نوشتن بين انگشتان پا و اقدام به عمل نوشتن تمرين مناسبي جهت توسعه جنبشپذيري مفصل مچ پا است. منظور اصلي در اينجا به حركت درآوردن مچ پا است نه تمام پا. به كمك انگشتان پا اشياء كوچكي نظير مهره را از روي زمين برداشتن.
عمل برخاستن يا بلند شدن روي پنجه پا: در اين تمرين ورزشكار پاهاي خود را به اندازه عرض شانه از يكديگر باز ميكند، و تا جائي كه ميتواند روي انگشتان پاي خود بلند ميشود، و بعد از چند ثانيه مكث كردن دو مرتبه به حالت اول باز ميگردد. هنگامي كه ورزشكار قادر شد اين تمرين را سه نوبت 15 ثانيهاي و بدون درد انجام دهد، بايستي تمرن برخاستن روي پنجه پا (به طرف داخل و سپس پنجهها به طرف خارج) را انجام دهد. و بالأخره بايد اين ورزشكار تمرين بلند شدن يا برخاستن روي پنجه پا را روي لبه پله يا جعبه انجام دهد. در اين تمرين، شخص، بايستي پاشنه پايش را لبه پله پائينتر بياورد، و مجاز است از وسيله كمكي مانند نرده پله استفاده كند.
راه رفتن به شكل (V) معكوس: اين نوع راه رفتن سبب تقويت ليگامنتهاي جانب پا ميشود. (تصوير 1)
به دنبال هر نوع آسيب ديدگي مفصل مچ پا، بهتر است قبل از انجام هر تمرين با باندپيچي كردن مچ پا احساس ايمني بيشتري را فراهم آوريد، و تا زماني كه ليگامنت كاملاً التيام نيافته عمل باندپيچي كردن وسيلهاي جهت كاهش آسيبديدگي مجدد محسوب ميشود. به همين لحاظ روشهاي گوناگون هم براي باندپيچي كردن وجود دارد.
بسياري از ورزشكاران رشتههايي مانند فوتبال، دو و ميداني، تنيس، بسكتبال، هاكي روي چمن ... قبل از هر تمرين مچ پاي خودشان را باندپيچي ميكنند، با وجود اين بسياري از پزشكان هنوز ترديد دارند كه باندپيچي كردن مچ پا ميتواند سودمند باشد يا نه؟
اصولاً ورزشكاراني كه داراي عضلات قوي عستند، و دامنه جنبشپذيري مفاصل آنان خوبست، نيازي به باندپيچي كردن ندارند. معمولاً ورزشكاران زماني مبادرت به باندپيچي كردن مفصل مي كنند كه قبلاً آسيب ديده باشند. ورزشكاراني هم وجود دارند كه از مچ پا تا بالاي ساق پاي خودشان را باندپيچي ميكنند، اين عمل نه تنها سبب تقويت ساختمان مفصل نميشود، بلكه يك پوششي اضافي بر روي مفصل است[1].
صدمات وارد بر رباط يا ليگامنت را اسپرين مينامند. هنگامي كه فشار وارد بر رباط بيش از توانايي تحمل آن باشد تارهاي رباط يا محل اتصال آن، دچار صدمه خواهد شد. وظيفه ليگامنت جلوگيري از حركات غير طبيعي مفصل بوده و ضمناً به مفصل اجازه ميدهد كه حركات طبيعي خود را انجام دهد. رباط در مواردي دو استخوان را محكم به يكديگر متصل ميكنند. ضمن اين كه اجازه ميدهد حركت ناچيزي در عضو نيز وجود داشته باشد. مانند رباط درشتني ـ نازكني كه استخوان درشتني و نازك ني را در ناحيه سر پائين به يكديگر متصل مينمايد رباط فوق اجازه ميدهد تا مقداري حركت چرخشي در مفصل صورت گيرد به علاوه از جدا شدن درشت ني و نازكني ممانعت به عمل ميآورد. بعضي ديگر از رباطها علاوه بر اين كه مفصل را استحكام ميبخشند اجازه ميدهند مفصل دامنه حركت و نوسان نسبتاً وسيع داشته و از حركت غيرطبيعي نيز جلوگيري مينمايند.
چنانچه حركت غيرطبيعي مفصل تا درجهاي ادامه پيدا كند كه بيش از توانايي تحمل رباط باشد، يك چنين حركتي منجر به اسپرين خواهد شد. علاوه بر حركات غيرطبيعي كه به رباط آسيب ميرساند ضربه و نيروي مستقيم نيز ممكن است رباط را مجروح نمايد.
به محض وارد آمدن نيرو بر رباط، آن رباط سخت شده و نيرو را به يكي از دو محل اتصال و يا يكي از نقاط ديگر آن منتقل ميكند، اگر محل اتصال رباط به استخوان همراه با قسمتي از استخوان از بقيه استخوان جدا شود، صدمهاي را ايجاد خواهد كرد كه اسپرين فراكچر خوانده ميشود. در چنين مواردي محلي از رباط آسيب خواهد ديد كه ضعيفترين قسمت در طول آن باشد. اين محل در طول رباط و يا در يكي از دو محل اتصال رباط ممكن است وجود داشته باشد و ممكن است محلي باشد كه قبلاً آسيب ديده است.
شدت صدمه با طول زمان و مقدار نيروي وارد آمده بر رباط در ارتباط است. چنانچه نيروي وارده خيلي سريع متوقف شود عملكرد و كار رباط به مقدار ناچيزي به مخاطره خواهد افتاد و تعداد بسيار كمي از تارهاي رباط صدمه خواهند ديد. در چنين مواردي خون مردگي در موضع همراه با رسوب فيبرين ايجاد خواهد شد. فيبرين توسط فيبروبلاستها مورد هجوم قرار ميگيرد و در صورتي كه يان جريان مكرراً ادامه داشته باشد در نهايت رباط بهبود مييابد و به حالت اوليه و طبيعي خود برميگردد. اگر صدمه شديدتر باشد تارهاي بيشتري از رباط پاره خواهد شد، در نتيجه رباط عملكرد خود را به طور قابل ملاحظهاي از دست ميدهد. در مواردي كه رباط به طور كامل پاره شده باشد عملكرد آن كاملاً از بين خواهد رفت. در مواقعي كه پارگي كامل در رباط اتفاق افتاده باشد، خونريزي زيادي در موضع صورت ميگيرد. اين خونريزي با خيز و تجمع غيرطبيعي مايع در فضاي بين سلولي بافت ها و تورم سلولها توأم خواهد بود. در چنين مواقعي جريان التيام بسيار كند خواهد بود ضمناً بهبود صددرصد كمتر امكانپذير خواهد بود. چنانچه صدمه مزبور بدون معالجه رها شود، به عوض ترميم رباط توسط بافت هاي مربوطه، ترميم توسط بافت ليفي صورت ميگيرد.
[1]. شناخت آسيبهاي ورزشي، ، پارتل دوناهو، ترجمه پرويز كماسي
مبلغ قابل پرداخت 3,400 تومان